گذر کردن از پل بی وفایی سخت تر از گذشتن از جاده های جدایی دل من چه ساده باخت به پای آن که مرا نخواست دگر باره این داستان را می خوانم تا از دگران کمک خواهم در این دنیا که می سوزی و می سازی اگر عاشق باشی چه راحت می بازی سحر مار امیدی جاودانه ده غزل خوانان و گل ریزان مرا آشیانه ده خورشید طلوعی دوباره کن دل سیاه مرا آواره کن نتوانم کنم پرواز دگر باره با این زندگی دمساز چو کبریت مرا به آتش کشیدند دلم را سوزاندن و قلبم را شکستند اما من سنگ نیستم من دورنگ نیستم با یک دل ساده شدم یک دل باخته دگر چیزی نداستم که ببازم نه عشقی نه جونی که با او بسازم دلم را زدم به دریا تا فرار کنم از این دنیا در نهایت به زندگی گویم: هر چه باداباد حراسی نیست بالاتر از سیاهی رنگی نیست
نظرات شما عزیزان:
|
About
سلام از اینکه یه وب من اومدین ممنون این وب برای کسایی که دلشون از دنیا گرفته اوقات خوبی رو واستون آرزو دارم تو وبی که نوشته های من از دلم با کمک جوهر قلمم تراوش کرده
Home
|
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 21
بازدید کل : 54850
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 68
تعداد آنلاین : 1
?????? ???? ????